عکسی که با دیدن آن خود به خود لبخند می زنید...
کجان اون دوستانی که...
طپش ، هیجان ، سقوط آزاد
جرئت داری دوباره امتحان کن !
“ازدواج مجدد آقایان”
گرانترین خط حمله در تاریخ رئال مادرید
1- گریت بیل، 86میلیون پوند
2- کریستیانو رونالدو، 80 میلیون پوند
3- خامس رودریگس، 60 میلیون پوند
4- کاکا، 56 میلیون پوند
5- زین الدین زیدان، 45 میلیون پوند
6- لوئیس فیگو، 37 میلیون پوند
7- رونالدو، 34 میلیون پوند
8- کریم بنزما، 30 میلیون پوند
9- ژابی آلونسو، 30 میلیون پوند
10- لوکا مودریچ، 30 میلیون پوند
نویسنده : n.star
نویسنده : n.star
لیونل مسی ایرانی است !
شاید تعجب کنید ولی حقیقت داره به دلیل طولانی بودن متن از گذاشتن آن شرمنده هستیم.اگر به این متن علاقه دارید میتوانید در نظرها اعلام کنید و ما بتوانیم تلاش خود را بکنیم
نویسنده: n.star
خیلی قدیمی است
زندگی نامه سعدی شیرازی
سعدی در شیراز زاده شد. پدرش در دستگاه دیوانی اتابک سعد بن زنگی، فرمانروای فارس شاغل بود. مادرش همچون مادر حافظ،اهل کازرون بود.
سعدی هنوز کودک بود که پدرش در گذشت. در دوران کودکی با علاقه زیاد به مکتب میرفت و مقدمات علوم را میآموخت. هنگام نوجوانی به پژوهش و دین و دانش علاقه فراوانی نشان داد. اوضاع نابسامان ایران در پایان دوران سلطان محمد خوارزمشاه و بخصوص حمله سلطان غیاثالدین، برادر جلال الدین خوارزمشاه به شیراز (سال ۶۲۷) سعدی راکه هوایی جز کسب دانش در سر نداشت برآن داشت دیار خود را ترک نماید. سعدی در حدود ۶۲۰ یا ۶۲۳ قمری از شیراز به مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و در آنجا از آموزههای امام محمد غزالی بیشترین تأثیر را پذیرفت (سعدی در گلستان غزالی را «امام مرشد» مینامد). غیر از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان دیگری از قبیل شهابالدین عمر سهروردی نیز حضور یافت و در عرفان از او تأثیر گرفت.این شهاب الدین عمر سهروردی را نباید با شیخ اشراق، یحیی سهروردی، اشتباه گرفت.معلم احتمالی دیگر وی در بغداد ابوالفرج بن جوزی (سال درگذشت ۶۳۶) بودهاست که در هویت اصلی وی بین پژوهندگان (از جمله بین محمد قزوینی و محیط طباطبایی) اختلاف وجود دارد.
پس از پایان تحصیل در بغداد، سعدی به سفرهای گوناگونی پرداخت که به بسیاری از این سفرها در آثار خود اشاره کردهاست. در این که سعدی از چه سرزمینهایی دیدن کرده میان پژوهندگان اختلاف نظر وجود دارد و به حکایات خود سعدی هم نمیتوان چندان اعتماد کرد و به نظر میرسد که بعضی از این سفرها داستانپردازی باشد (موحد ۱۳۷۴، ص ۵۸)، زیرا بسیاری از آنها پایه نمادین و اخلاقی دارند نه واقعی. مسلم است که شاعر به عراق، شام و حجاز سفر کرده است.و شاید از هندوستان، ترکستان، آسیای صغیر، غزنین، آذربایجان، فلسطین، چین، یمن و آفریقای شمالی هم دیدار کرده باشد.
سعدی در حدود ۶۵۵ قمری به شیراز بازگشت و در خانقاه ابوعبدالله بن خفیف مجاور شد. حاکم فارس در این زمان اتابک ابوبکر بن سعد زنگی(۶۲۳-۶۵۸) بود که برای جلوگیری از هجوم مغولان به فارس به آنان خراج میداد و یک سال بعد به فتح بغداد به دست مغولان (در ۴ صفر ۶۵۶) به آنان کمک کرد. در دوران ابوبکربن سعدبن زنگی شیراز پناهگاه دانشمندانی شده بود که از دم تیغ تاتار جان سالم بدر برده بودند. در دوران وی سعدی مقامی ارجمند در دربار به دست آورده بود. در آن زمان ولیعهد مظفرالدین ابوبکر به نام سعد بن ابوبکر که تخلص سعدی هم از نام او است به سعدی ارادت بسیار داشت. سعدی بوستان را که سرودنش در ۶۵۵ به پایان رسید، به نام بوبکر سعد کرد. هنوز یکسال از تدوین بوستان نگذشته بود که در بهار سال ۶۵۶ دومین اثرش گلستان را بنام ولیعهد سعدبن ابوبکر بن زنگی نگاشت و خود در دیباچه گلستان میگوید. هنوز از گلستان بستان یقینی موجود بود که کتاب گلستان تمام شد
زیباست
ترکیب وحشتناک رئال مادرید در فصل جدید
5 حقیقت که موجب کوتاهی عمر می شود....
1- شوخ طبع نبودن
2- پرواز دائمی با هواپیما
3- همکاران بد اخلاق
4- بازنشستگی
5- خواب زیاد
نویسنده: n.star
مو قشنگ ترین بازی کن ایران
حیف که دستم به ان نرسید
هروقت مرغ می خورین مواظب غیرت خروسش باشین
نیمار و باز هم نیمار
تصاویری از زندگی نیمــــــــــار در ادامه مطلب...
نویسنده : n.star
قدیمی ها ضرب مثلی داشتن که می گفت یک روح در دو بدن این عکس برعکس است دو روح در یک بدن
قدر این بنا ها را بدانیم
ما میکاریم دیگران میخرند
دیگران بکارند ما بخریم
قهرمانی بسکتبال کاپ اسیا به ایران رسید.
برایت خاطراتی بر روی این دفتر سفید نوشتم
که هیچکسی نخواهد توانست چنین خاطرات شیرینی را
برای بار دوم برایت باز گوید.
چرا مرا شکستی ؟چرا؟
اشعاری برایت سرودم
که هیچ مجنونی نتوانست مهربانی و مظلومیت چهره ات را توصیف کند
چرا تنهایم گذاشتی ؟چرا؟
چهره پاک و معصومت را هزار بار بر روی ورق های باقی مانده وجودم نگاشتم
چرا این چنین کردی با من ؟چرا؟
زیباترین ستارگان آسمان را برایت چیدم.
خوشبو ترین گلهای سرخ را به پایت ریختم.
چرا این چنین شد/؟چرا؟
من که بودم؟
که هستم به کجا دارم می روم؟